هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ (Soft Cap) در دنیای ارزهای دیجیتال و پروژههای بلاکچینی، دو مفهوم مهم هستند که هر کدام نقش خاصی در فرایند جذب سرمایه ایفا میکنند. در این مقاله، به بررسی ریسکها، مزایا و معایب این دو مفهوم و تفاوتهای بین آنها میپردازیم.
آنچه در این مطلب می خوانید:
ارزش بازار یا مارکت کپ چیست؟ (Market Capitalization)
در دنیای سرمایهگذاری، بهویژه در حوزهی ارزهای دیجیتال و استارتاپها، مفاهیمی مانند “هارد کپ” و “سافت کپ” نقش مهمی در تعیین میزان جذب سرمایه دارند. برای درک بهتر این مفاهیم، ابتدا با تعریف ارزش بازار یا “مارکت کپ” شروع میکنیم.
ارزش بازار، به اختصار مارکت کپ، به معنای ارزش کلی یک شرکت یا یک دارایی در بازار است. این ارزش از طریق ضرب تعداد کل سهام موجود در قیمت فعلی هر سهم به دست میآید.
ارزش بازار = تعداد سهام موجود × قیمت هر سهم
برای مثال، اگر شرکتی 1 میلیون سهم داشته باشد و هر سهم به قیمت 10 دلار معامله شود، ارزش بازار آن شرکت برابر با 10 میلیون دلار خواهد بود. این شاخص نشان میدهد که بازار چقدر به ارزش کلی آن شرکت یا دارایی اهمیت میدهد و معمولاً برای مقایسه اندازه شرکتها استفاده میشود.
سافت کپ چیست؟ (Soft Cap)
سافت کپ به حداقل مقدار سرمایهای گفته میشود که یک پروژه ارز دیجیتال برای شروع و ادامه کار خود نیاز دارد. به عبارت دیگر، سافت کپ یک هدف اولیه برای جذب سرمایه است که پروژه امیدوار است به آن برسد تا بتواند به طور موثر فعالیت خود را آغاز کند.
چرا سافت کپ اهمیت دارد؟
تعیین حداقل نیاز مالی: سافت کپ به تیم پروژه کمک میکند تا حداقل مقدار سرمایهای که برای راهاندازی و ادامه فعالیت نیاز دارند را مشخص کنند. این امر به شفافیت و برنامهریزی دقیقتر کمک میکند.
جذب اعتماد سرمایهگذاران: تعیین یک سافت کپ مشخص به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که تیم پروژه برای شروع و ادامه کار به مقدار معینی از سرمایه نیاز دارد. اگر پروژه به سافت کپ نرسد، ممکن است نشاندهنده عدم علاقه کافی به پروژه یا مشکلات احتمالی باشد.
مدیریت ریسک: اگر پروژه به سافت کپ نرسد، معمولاً سرمایه جمعآوری شده به سرمایهگذاران بازگردانده میشود. این کار به کاهش ریسک سرمایهگذاران کمک میکند و از اتلاف منابع جلوگیری میکند.
مثال ساده از سافت کپ
فرض کنید یک تیم توسعهدهنده قصد دارد یک پروژه جدید سرمایه گذاری ارز دیجیتال راهاندازی کند. آنها محاسبه کردهاند که برای شروع پروژه به حداقل 2 میلیون دلار سرمایه نیاز دارند. بنابراین، سافت کپ خود را روی 2 میلیون دلار تنظیم میکنند. اگر پروژه نتواند این مقدار سرمایه را جمعآوری کند، ممکن است مجبور شوند سرمایههای جمعآوری شده را به سرمایهگذاران بازگردانند.
رسیدن به سافت کپ نشاندهنده این است که پروژه به حداقل سرمایه مورد نیاز خود دست یافته و میتواند فعالیتهای خود را شروع کند و اگر پروژه به سافت کپ نرسد، معمولاً مشکلی پیش نمیآید و میتواند ادامه پیدا کند.
هارد کپ چیست؟ (Hard Cap)
هارد کپ به حداکثر مقدار سرمایهای گفته میشود که یک پروژه ارز دیجیتال قصد دارد از طریق فروش توکنهای خود جمعآوری کند. به عبارت دیگر، یک سقف نهایی برای میزان سرمایهگذاری است که یک پروژه میتواند بپذیرد. وقتی این مقدار به دست آمد، پروژه دیگر سرمایهای نمیپذیرد و فروش توکن متوقف میشود.
مثال ساده از هارد کپ
فرض کنید یک تیم توسعهدهنده قصد دارد یک پروژه جدید ارز دیجیتال راهاندازی کند. آنها محاسبه کردهاند که برای اجرای پروژه به 10 میلیون دلار سرمایه نیاز دارند. بنابراین، هارد کپ خود را روی 10 میلیون دلار تنظیم میکنند. وقتی که از طریق فروش توکن به این مقدار سرمایه رسیدند، فروش توکن را متوقف میکنند و دیگر سرمایهای نمیپذیرند.
Hard Cap یکی از مفاهیم مهم در حوزه ارزهای دیجیتال و بلاکچین است که به کنترل عرضه توکنها، ایجاد اعتماد، شفافیت مالی و جلوگیری از اتلاف منابع کمک میکند. با تعیین یک هارد کپ مناسب، پروژهها میتوانند به بهترین شکل ممکن از سرمایه جذب شده استفاده کنند و به اهداف خود دست یابند.
کاربردهای هارد کپ (Hard Cap) در دنیای ارز دیجیتال
Hard Cap در زمینه عرضه اولیه سکه (ICO) و سایر روشهای جذب سرمایه نقش مهمی دارد. در این قسمت به کاربردهای هارد کپ در عرضه اولیه سکه و عرضه حداکثری خواهیم پرداخت.
تعریف اصطلاح هارد کپ برای عرضه اولیه سکه (ICO)
هارد کپ در عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering یا ICO) به حداکثر میزان سرمایهای گفته میشود که یک پروژه قصد دارد از طریق فروش ارز دیجیتال جذب کند. این سقف سرمایهگذاری بهطور مشخص تعیین میشود و پس از رسیدن به آن، فروش توکنها متوقف میشود.
تعیین شفافیت هارد کپ به سرمایهگذاران کمک میکند تا بدانند پروژه چه میزان سرمایه نیاز دارد و چه میزان از آن را جذب کرده است. همچنین با محدود کردن تعداد توکنها، Hard Cap به کنترل عرضه و تقاضا کمک میکند و از انباشت بیش از حد سرمایه جلوگیری میکند.
تعریف اصطلاح هارد کپ در عرضه حداکثری
در عرضه حداکثری (Maximum Supply) هارد کپ به حداکثر تعداد توکنهایی اشاره دارد که میتواند در طول عمر یک پروژه ارز دیجیتال تولید شود. این تعداد توکنها بهطور دائمی ثابت است و هیچگاه از آن تجاوز نمیکند.
تعیین حداکثر تعداد توکنها به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که تعداد توکنها بهطور نامحدود افزایش نخواهد یافت، که این امر میتواند به افزایش اعتماد و پایداری ارزش توکنها منجر شود. همچنین با محدود کردن تعداد توکنها، پروژهها میتوانند از تورم جلوگیری کنند و ارزش توکنها را در بلندمدت حفظ کنند.
آیا هارد کپ قابلیت تغییر را دارد؟
در بیشتر موارد، Hard Cap یک مقدار ثابت و غیرقابل تغییر است که از ابتدای پروژه تعیین میشود. با این حال، در برخی موارد خاص و با توجه به شرایط بازار یا نیازهای پروژه، ممکن است تغییراتی اعمال شود که مهمترین آنها عبارتند از:
- تصمیمات مدیریتی: تیم پروژه ممکن است تصمیم بگیرد هارد کپ را بهروزرسانی کند تا به تغییرات بازار یا نیازهای جدید پاسخ دهد.
- رضایت سرمایهگذاران: در برخی پروژهها، اگر اکثریت سرمایهگذاران موافقت کنند، ممکن است تغییراتی در هارد کپ ایجاد شود.
- شرایط خاص: در شرایط بسیار خاص و نادر، ممکن است تغییراتی در هارد کپ اعمال شود تا پروژه بتواند به بهترین نحو ممکن به اهداف خود برسد.
هارد کپ یکی از ابزارهای مهم در مدیریت سرمایه و کنترل عرضه توکنها در پروژههای ارز دیجیتال است. در عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه حداکثری، هارد کپ به عنوان یک معیار شفاف و محدود کننده به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که پروژه چقدر سرمایه نیاز دارد و چه میزان توکن در گردش خواهد بود.
هرچند هارد کپ معمولاً ثابت است، در شرایط خاص و با موافقت سرمایهگذاران میتواند تغییر کند تا پروژه بتواند به نیازهای جدید و تغییرات بازار پاسخ دهد.
مزایا و معایب هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ
مزایای هارد کپ:
- کنترل عرضه و تقاضا: با محدود کردن تعداد توکنها، هارد کپ به کنترل عرضه و تقاضا کمک میکند و از انباشت بیش از حد سرمایه جلوگیری میکند.
- شفافیت: تعیین هارد کپ به سرمایهگذاران کمک میکند تا بدانند پروژه چه میزان سرمایه نیاز دارد و چه میزان از آن را جذب کرده است.
- افزایش اعتماد: سرمایهگذاران به پروژههایی که هارد کپ دارند، بیشتر اعتماد میکنند زیرا میدانند پروژه به دنبال جذب سرمایه بینهایت نیست.
معایب هارد کپ:
- محدودیت در جذب سرمایه: اگر پروژهای پتانسیل جذب سرمایه بیشتری داشته باشد، هارد کپ میتواند محدودکننده باشد و فرصتهای بیشتر را از دست بدهد.
- پیچیدگی: تعیین هارد کپ نیازمند برنامهریزی دقیق و تحلیل بازار است که ممکن است زمانبر و پیچیده باشد.
مزایای سافت کپ:
- انعطافپذیری: اگر پروژه به سافت کپ نرسد، معمولاً مشکلی پیش نمیآید و میتواند ادامه پیدا کند.
- جذب سرمایه اولیه: رسیدن به سافت کپ نشاندهنده این است که پروژه به حداقل سرمایه مورد نیاز خود دست یافته و میتواند فعالیتهای خود را شروع کند.
- تشویق سرمایهگذاری: سافت کپ میتواند سرمایهگذاران اولیه را تشویق کند تا در پروژه شرکت کنند، زیرا میدانند پروژه با حداقل سرمایه لازم قادر به فعالیت است.
معایب سافت کپ:
- ریسک بیشتر: اگر پروژه به سافت کپ نرسد، ممکن است اعتماد سرمایهگذاران کاهش یابد و پروژه نتواند به اهداف خود برسد.
- عدم تضمین موفقیت: رسیدن به سافت کپ به معنای تضمین موفقیت پروژه نیست و ممکن است نیاز به سرمایه بیشتری برای تحقق کامل اهداف باشد.
تفاوتهای هارد کپ و سافت کپ
هارد کپ و سافت کپ دو مفهوم مجزا هستند که هر کدام نقش خاصی در فرایند جذب سرمایه دارند. تفاوتهای آنها عبارتند از:
- مقدار سرمایه: هارد کپ حداکثر مقدار سرمایهای است که یک پروژه میتواند جذب کند، در حالی که سافت کپ حداقل مقدار سرمایهای است که یک پروژه نیاز دارد تا کار خود را شروع کند.
- انعطافپذیری: هارد کپ یک مقدار ثابت و غیرقابل تغییر است که پس از رسیدن به آن، جذب سرمایه متوقف میشود. اما سافت کپ معمولاً انعطافپذیرتر است و پروژه میتواند حتی اگر به آن نرسد، ادامه یابد.
- ریسک و پاداش: هارد کپ به کاهش ریسک و افزایش اعتماد سرمایهگذاران کمک میکند، اما ممکن است فرصتهای جذب سرمایه بیشتر را محدود کند. از طرف دیگر، سافت کپ میتواند جذب سرمایه اولیه را تسهیل کند، اما با ریسک بیشتری همراه است.
هارد کپ و سافت کپ هر دو ابزارهای مهمی در فرایند جذب سرمایه در پروژههای ارز دیجیتال هستند. هر کدام از این مفاهیم دارای مزایا و معایب خاص خود هستند و در شرایط مختلف میتوانند به موفقیت پروژه کمک کنند. انتخاب بین هارد کپ و سافت کپ باید با توجه به اهداف پروژه، شرایط بازار و نیازهای سرمایهگذاران انجام شود تا بهترین نتایج حاصل گردد.
چرا از هارد کپ (Hard Cap) استفاده میکنیم؟
- کنترل عرضه و تقاضا: با تعیین هارد کپ، تعداد توکنهایی که در بازار عرضه میشود محدود میشود. این امر به کنترل عرضه و تقاضا کمک میکند و از افزایش بیش از حد تعداد توکنها جلوگیری میکند، که میتواند باعث کاهش ارزش توکنها شود.
- ایجاد اعتماد در سرمایهگذاران: هارد کپ به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که پروژه برنامهریزی دقیقی برای جذب سرمایه دارد و به دنبال جمعآوری سرمایه بینهایت نیست. این اعتماد باعث میشود سرمایهگذاران بیشتری به پروژه جذب شوند.
- شفافیت: تعیین هارد کپ باعث میشود که سرمایهگذاران بدانند پروژه چه میزان سرمایه نیاز دارد و چه مقدار از آن را جذب کرده است. این شفافیت باعث افزایش اعتماد به پروژه میشود.
- جلوگیری از اتلاف منابع: با محدود کردن مقدار سرمایه جذب شده، پروژهها مجبور میشوند منابع خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند و از اتلاف منابع جلوگیری کنند.
- ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری زودهنگام: با تعیین هارد کپ، سرمایهگذاران اولیه تشویق میشوند زودتر در پروژه شرکت کنند، زیرا میدانند که فرصت سرمایهگذاری محدود است و ممکن است به زودی به سقف سرمایهگذاری برسد.
ریسکهای سافت کپ (Soft Cap) و هارد کپ (Hard Cap)
ریسکهای Soft Cap:
- عدم جذب سرمایه کافی: اگر پروژه به سافت کپ نرسد، ممکن است نتواند به اهداف اولیه خود برسد. این مسئله میتواند باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران شود و پروژه را با چالشهای مالی مواجه کند.
- ریسک بالای پروژه: رسیدن به سافت کپ به معنای تضمین موفقیت پروژه نیست. ممکن است پروژه نیاز به سرمایه بیشتری برای تحقق کامل اهداف خود داشته باشد، و در صورت نرسیدن به این سرمایه، با مشکلات جدی مواجه شود.
- اعتماد کمتر سرمایهگذاران: اگر پروژه به سافت کپ نرسد، سرمایهگذاران ممکن است اعتماد خود را به پروژه از دست بدهند و این مسئله میتواند باعث کاهش ارزش توکنها و از دست رفتن فرصتهای بیشتر شود.
ریسکهای Hard Cap:
- محدودیت در جذب سرمایه: اگر پروژهای پتانسیل جذب سرمایه بیشتری داشته باشد، هارد کپ میتواند محدودکننده باشد و فرصتهای بیشتر را از دست بدهد. این مسئله ممکن است باعث شود پروژه نتواند از تمام ظرفیتهای مالی خود بهرهبرداری کند.
- پیچیدگی در تعیین مقدار مناسب: تعیین هارد کپ نیازمند برنامهریزی دقیق و تحلیل بازار است. اگر مقدار هارد کپ به درستی تعیین نشود، ممکن است پروژه با مشکلات مالی مواجه شود.
- افزایش فشار بر تیم پروژه: با تعیین هارد کپ، تیم پروژه تحت فشار بیشتری قرار میگیرد تا به سقف تعیین شده برسد. این فشار میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست و عجولانه شود که به ضرر پروژه تمام شود.
هارد کپ و سافت کپ هر دو ابزارهای مهمی در مدیریت سرمایه و جذب سرمایهگذاری در پروژههای ارز دیجیتال هستند. استفاده از هارد کپ به کنترل عرضه و تقاضا، ایجاد اعتماد در سرمایهگذاران، شفافیت و جلوگیری از اتلاف منابع کمک میکند. اما در عین حال، این مفاهیم دارای ریسکهای خاص خود نیز هستند. تعیین درست و منطقی این مقادیر با توجه به شرایط بازار و نیازهای پروژه، میتواند به موفقیت پروژهها در جذب سرمایه و تحقق اهدافشان کمک کند.
تاثیر منحنی انتشار (Emissions Curve) بر هارد کپ و سافت کپ
در دنیای ارزهای دیجیتال، منحنی انتشار (Emissions Curve) نقش مهمی در تعیین و مدیریت هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ (Soft Cap) دارد. منحنی انتشار به نحوه و سرعت انتشار توکنهای جدید در طول زمان اشاره دارد.
منحنی انتشار چیست؟
منحنی انتشار (Emissions Curve) به نحوه توزیع توکنها یا کوینهای یک پروژه بین گروههای مختلف شرکتکنندگان اشاره دارد. این توزیع میتواند شامل بنیانگذاران، تیم پروژه، سرمایهگذاران اولیه، شرکتکنندگان در ICO و دیگر ذینفعان باشد. منحنی انتشار میتواند به صورت یکنواخت، مرحلهای، یا حتی بر اساس معیارهای خاص مانند زمان یا میزان سرمایهگذاری تعیین شود.
این منحنی میتواند به صورت خطی، نمایی، کاهشی یا ترکیبی از اینها باشد. نحوه طراحی منحنی انتشار تاثیر زیادی بر اقتصاد توکن و پایداری پروژه دارد.
انواع منحنی انتشار:
- خطی: تعداد توکنها به صورت یکنواخت و در بازههای زمانی مشخص منتشر میشود.
- نمایی: تعداد توکنهای منتشر شده در ابتدا زیاد است و با گذشت زمان کاهش مییابد.
- کاهشی: تعداد توکنها در ابتدا کم است و به تدریج افزایش مییابد.
تاثیر منحنی انتشار بر هارد کپ (Hard Cap)
منحنی انتشار میتواند تاثیرات مهمی بر تعیین و مدیریت هارد کپ داشته باشد.
- کنترل عرضه: منحنی انتشار به کنترل تعداد توکنهای در گردش کمک میکند. با تنظیم منحنی انتشار به گونهای که توکنها به تدریج منتشر شوند، پروژه میتواند از انباشت بیش از حد توکنها و کاهش ارزش آنها جلوگیری کند.
- پایداری قیمت: منحنی انتشار مناسب میتواند به پایداری قیمت توکنها کمک کند. اگر توکنها به تدریج و با نرخ مشخصی منتشر شوند، احتمال نوسانات شدید قیمتی کاهش مییابد.
- برنامهریزی مالی: هارد کپ باید با توجه به منحنی انتشار تعیین شود. اگر منحنی انتشار به گونهای طراحی شود که توکنها به تدریج و در طول زمان منتشر شوند، هارد کپ میتواند به نحوی تنظیم شود که جذب سرمایه در طول زمان به صورت منطقی انجام شود.
تاثیر منحنی انتشار بر سافت کپ (Soft Cap)
منحنی انتشار میتواند تاثیرات مهمی بر تعیین و مدیریت سافت کپ داشته باشد.
- تضمین حداقل سرمایه: با تنظیم منحنی انتشار به گونهای که توکنها در ابتدا با نرخ پایینتری منتشر شوند، پروژه میتواند از جذب حداقل سرمایه مورد نیاز خود مطمئن شود و از ریسکهای مربوط به عدم جذب سرمایه کافی جلوگیری کند.
- جذب سرمایه اولیه: منحنی انتشار مناسب میتواند به جذب سرمایه اولیه کمک کند. اگر توکنها به تدریج و با نرخ افزایشی منتشر شوند، سرمایهگذاران اولیه تشویق میشوند زودتر در پروژه شرکت کنند و این امر به جذب سرمایه اولیه کمک میکند.
- توزیع منصفانه: منحنی انتشار میتواند به توزیع منصفانهتر توکنها کمک کند. با تنظیم منحنی انتشار به گونهای که توکنها به تدریج و در طول زمان منتشر شوند، سرمایهگذاران جدید نیز فرصت خرید توکنها را خواهند داشت و این امر به توزیع منصفانهتر سرمایه کمک میکند.
منحنی انتشار (Emissions Curve) نقش کلیدی در تعیین و مدیریت هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ (Soft Cap) در پروژههای ارز دیجیتال دارد. تنظیم مناسب منحنی انتشار میتواند به کنترل عرضه توکنها، پایداری قیمت، برنامهریزی مالی، تضمین حداقل سرمایه و توزیع منصفانهتر توکنها کمک کند.
بنابراین، پروژهها باید به دقت منحنی انتشار خود را طراحی و مدیریت کنند تا به بهترین نحو ممکن از تاثیرات مثبت آن بهرهبرداری کنند و از ریسکهای مرتبط جلوگیری نمایند.
چرا هارد کپ (Hard Cap) از اهمیت بالایی برخوردار است؟
کنترل عرضه و تقاضا
هارد کپ به کنترل عرضه و تقاضا در بازار کمک میکند. با تعیین یک سقف مشخص برای جذب سرمایه، پروژهها میتوانند تعداد توکنهای در گردش را محدود کنند. این کار باعث میشود که توکنها بیش از حد منتشر نشوند و از کاهش ارزش آنها جلوگیری شود. به عبارت دیگر، هارد کپ به حفظ تعادل میان عرضه و تقاضا کمک میکند و باعث میشود قیمت توکنها پایدار بماند.
افزایش اعتماد سرمایهگذاران
هارد کپ به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که پروژه دارای برنامهریزی دقیقی برای جذب سرمایه است و به دنبال جمعآوری سرمایه بینهایت نیست. این اعتماد باعث میشود سرمایهگذاران بیشتری به پروژه جذب شوند و تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در آن داشته باشند. وقتی سرمایهگذاران ببینند که پروژه هارد کپ مشخصی دارد، به آینده آن امیدوارتر میشوند و احساس امنیت بیشتری میکنند.
شفافیت مالی
تعیین هارد کپ به شفافیت مالی پروژه کمک میکند. سرمایهگذاران میتوانند ببینند که پروژه چه میزان سرمایه نیاز دارد و چه مقدار از آن را جذب کرده است. این شفافیت باعث میشود سرمایهگذاران بهتر بتوانند تصمیمگیری کنند و میزان پیشرفت پروژه را ارزیابی کنند. شفافیت مالی یکی از عوامل مهم در جذب سرمایهگذاران و موفقیت پروژه است.
جلوگیری از اتلاف منابع
با تعیین هارد کپ، پروژهها مجبور میشوند منابع خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند و از اتلاف منابع جلوگیری کنند. این امر باعث میشود که پروژهها به صورت بهینه و با بهرهوری بالا از سرمایه جذب شده استفاده کنند. مدیریت صحیح منابع به موفقیت و پایداری پروژه در بلندمدت کمک میکند.
تشویق به سرمایهگذاری زودهنگام
هارد کپ میتواند سرمایهگذاران اولیه را تشویق کند تا زودتر در پروژه شرکت کنند. وقتی سرمایهگذاران بدانند که فرصت سرمایهگذاری محدود است و ممکن است به زودی به سقف سرمایهگذاری برسد، تمایل بیشتری به سرمایهگذاری زودهنگام پیدا میکنند. این امر به جذب سریعتر سرمایه و شروع بهتر پروژه کمک میکند.
هارد کپ (Hard Cap) یکی از ابزارهای مهم در مدیریت سرمایه و جذب سرمایهگذاری در پروژههای ارز دیجیتال است. اهمیت بالای هارد کپ به دلایلی مانند کنترل عرضه و تقاضا، افزایش اعتماد سرمایهگذاران، شفافیت مالی، جلوگیری از اتلاف منابع و تشویق به سرمایهگذاری زودهنگام برمیگردد. با تعیین یک هارد کپ مناسب و منطقی، پروژهها میتوانند به بهترین نحو ممکن از سرمایه جذب شده استفاده کنند و به اهداف خود دست یابند.
لینک مطلب: هارد کپ و سافت کپ چیست؟ 2 شاخص مهم برای جذب سرمایه
باسلام و خداقوت باتوجه به توضیحات ارائه شده درمورد هارد گپ وسافت گپ هردو ابزارهای مهمی در مديريت سرمایه وجذب سرمایه گذاری در پروژ ه های ارزدیجیتال هستند باتشکر فراوان از سایت کریپتونگار بابت اطلاعات کامل و جامع 🙏
عالی و مفید
کریپتونگار بهترین سایت در حوضه ارز دیجیتال👍👍👍👍